رمان کورالاین اولین کتابی بود که از نیل گیمن
توسط چند مترجم به فارسی برگردانده شد. این رمان فانتزی روایت گر داستان دختری به
نام "کورالاین" است که همراه خانواده اش به خانه ای جدید نقل مکان کرده
اند. آن ها همسایه هایی هم دارند از جمله: دوشیزه اسپینک و دوشیزه فورسیبل و
پیرمرد.
یک روز، هنگامی که پدر و مادر کورالاین در خانه
نیستند، او آن در را پیدا می کند. با کلید کهنه ی قدیمی که از بین کلیدهای خانه
یافته بود، آن را باز می کند و داخل می شود. او از دالان پشت در عبور می کند تا به
خانه ای مانند خانه ی خودشان می رسد. آن جا کورالاین با پدر و مادر خودش و همسایه
هایشان روبرو می شود اما آن ها یک تفاوت با همتاهای خودشان در آن سمت در دارند؛
چشم های دگمه ای.
آن ها سعی می کنند که کورالاین را نزد خود نگاه
دارند و چشم های دگمه ای را جایگزین چشم های واقعی اش بکنند. کورالاین نیز تلاش می
کند جلوی این کار آن ها را بگیرد. او به دنبال کشف راز این مکان و راهی برای
بازگشت است.
این رمان که کتاب پرفروش نیویورک تایمز در سال 2002
و برنده ی جوایز "هوگو" و "نیوبلا" بوده به نوعی الهام گرفته
از کتاب "آلیس و سرزمین عجایب" نوشته ی لوئیس کارول-از کتاب های محبوب
گیمن- است؛ ماجرای حضور دریچه ای رو به جهانی دیگر و ورود شخصیت اصلی به آن جهان و
سپس از سرگذراندن اتفاقات عجیب و غریب.
نثر جذاب، ساده و پر از ظرافت داستان باعث می
شود که مخاطب حتی برای لحظه ای هم حاضر نباشد
وقفه ای در این سیر روایی بیندازد. کورالاین دختر تنها و شجاع داستان ما را
با خود در پیچ و خم های وقایع عجیب و غریب همراه می کند و ما انتظار می کشیم تا
ببینیم که آیا او می تواند از دنیای دیگر به خانه بازگردد یا نه.
هنری سیلک در سال 2009 با اقتباس از این کتاب
انیمیشنی با همین نام ساخته است که داستانش با داستان اصلیِ کتاب تفاوت هایی
دارد.به نوعی می توان گفت که انیمیشن به
تنهایی جذابیت فوق العاده ای دارد.
پی نوشت: این مطلب پیش تر برای سایت آیریس(وابسته به آکادمی فانتزی) نگاشته و در آن جا منتشر شده بود.