* دوستان توجه کنید: حاوی اسپویل فراوان *
خب امروز سریال شیملس رو تموم کردم. باید بگم این اولین سریالی بود که بعد از 31 سال زندگی همراه با خانواده و کوچ به شهر دیگه ای و در غربت میدیدم. یادمه روزی که میخواستم سریال رو تو خونه جدید و شهر جدیدم ببینم دوست داشتم بخندم! تا حالا سریال کمدی ندیده بودم و دوست داشتم یه چیزی ببینم تا دلم شاد بشه! و تو نظرات نمیدونم کدوم سایت بود که دیدم یکی نوشته اگه میخوای بخندی حتما شیملس رو ببین… خب روزای اول چند قسمت با هم میدیدم، از همون اول داستان، بازیگران، محیط، و … همه چیزش منو غافلگیر کرد. چون یه درونگرا هستم و آروم و ساکت و کلا یه سبک زندگی نشونم داد که کاملا با زندگی من متفاوت بود، تک تک افراد این سریال عالی بودن، نمیدونم چطور بعضیا نوشتن از لیپ متنفریم! منم آره یه جاهایی لیپ حرصمو در میاورد و زیر فحشش میکردم ولی دوست داشتم برادری مث لیپ داشتم! نوشتن از فیونا متنفریم! آره منم از سبک زندگی فیونا و اینکه فقط جذب مردای بد میشد و به بخت خودش پشت پا میزد حرصمو در میاورد و ازش متنفر میشدم ولی دوست داشتم خواهری مث فیونا داشتم! اسپویل—-اونجا که گذاشت رفت من گریه کردم… آره، منه مرد گنده 31 ساله گریه کردم، چون روزی که از خانوادم جدا شدم از عزیزانم جدا شدم تا دنیا و سبک زندگی دیگه ای رو تجربه کنم، عزیزانی که همه چیز من بودن و من همه چیزشون… اشکمو در آورد … ولی با رفتن فیونا حتی یه ذره این سریال افت نکرد! ده فصل کم نیست… ده فصل بدون ذره ای افت!!! نوشتن کاش تو فصل 5 تموم میشد سریال!!! بابا شما دیگه چقدر قدرنشناس هستین… پس چطور پدر شدن لیپ و زندان رفتن ایان و بزرگ شدن لیام و تلاش های کارل رو میدیدیم؟! خدای من چطور قصه های ورونیکا و کوین بال رو دوست نداشتین و بهش نمیخندیدین؟؟؟ این زوج دوست داشتتنی با یه بار که توش پر از قصه های جالب رقم میخورد… حتی برای من مشتریان اون بار جذاب و جالب بودن… دب … دب … دب … امان از دست تو دختر! منم یه برهه ای ازش متنفر شدم ولی بعد عاشقش شدم… دختری که جوشکار میشه و انگشتاش رو از دست میده، خدای من اونجا که روی تخت با یکی دیگه هست و دوربین میاد روی انگشتای پاش…. چطور قهقهه نزدین؟؟؟ بخوام از شیملس بنویسم روزها باید بنویسم و امروز یه غم عجیبی احساس میکنم. کاش فصل یازده آخرش نباشه و ادامه بدن… واسه ما که با سریال و آدماش زندگی میکنیم و حتی سبک زندگی مون کمی تغییر میکنه بعد از دیدنشون … چرا پنهان کنم من به ترنس ها احترام میذارم ولی از ه.م.ج.ن.س گرایی خصوصا واسه جنس مذکر متنفرم. ولی با ذوق داستان های ایان و میکی رو میدیدم. پسر اونجا که ایان زندان افتاد و میکی پشت سرش بود …. وای که این فیلمنامه نویس یه نابغه بود! منه متنفر از ه.م.ج.ن.س گرایی جیغ زدم اونجا D: اونجا که لیپ کم آورد و بخاطر زن و بچه مشروب رو خورد… اونجا که تعمیرکار ماشین ایرانی حرف زد … اونجا که لیپ گفت خلیج فارس … همه اینها پر از لذت بود و دوست نداشتم تموم بشه چه برسه به اینکه بخوان زود تمومش کنن و خلاصش کنن و … خیلی ناراحتم خیلی … (فک کنم فهمیدین هر وقت ناراحتم زیاد مینویسم…) من حتی عکس های بازیگران فصل اول این سریال رو با عکس های فصل های بعدی مقایسه کردم و اشک ریختم! چجوری بزرگ شدن… خنده های شیرین کارل تو فصل های اول وقتی هنوز یه بچه شیطون بود… خب کم کم تمومش کنم این سوگنامه رو ! بله … میدونم… اسمی از فرانک نیاوردم! من عاشق این پدر بی شرم و بی حیا بودم! حتی یک ثانیه در طول این سریال از فرانک متنفر نشدم! ستون این سریال بود… با نقش و بازی فوق العاده خودش غوغایی بپا کرد… خدای من… الان که میگم میخواد اشکام سرازیر شه… چجوری دلتنگ این مرد نمیشید؟!!! اون لحظه که فیونا داشت واسه همیشه میرفت و فرانک نگاش نمیکرد و اشک تو چشمای فرانک جمع شده بود… اون لحظه ؛ لحظه ی خداحافظی من از مادرم بود که روشو کرده بود اونور و نخواست من اشکاشو ببینم……… یاسین قاسمی
دانلود سریال شیملس Shameless با لینک مستقیم و زیرنویس فارسی
دانلود سریال بیشرم کیفیت 720p BluRay نسخه کامل
قسمت آخر فصل یازدهم اضافه شد
دانلود سریال بریکینگ بد Breaking Bad با لینک مستقیم و زیرنویس فارسی
دانلود سریال افسارگسیخته با کیفیت 480p , 720p , 1080p
قسمت 16 (آخر) فصل پنجم اضافه شد
دوبله فارسی اضافه شد
ممنون بابت معرفی :)