صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

آی آبنبات، آی کندروک

شنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۸، ۰۵:۳۳ ب.ظ



من فکر می‌کنم
که هنوزاهنوز هم
آن‌قدر فرصت داریم
که عشق‌هامان را
زندگی‌هامان را
با یکدیگر
قسمت کنیم
من این را خوب می‌دانم
خوب
(خسرو گلسرخی)
سال پیش رو را برایتان مثل همین شعر و همین فیلم می‌خواهم. حالا که زمانه دارد بهمان سخت می‌گیرد، خودمان دست خودمان را بگیریم و مهر را تقسیم کنیم و خوشی را هر چند کوچک و ترانه را، آواز را، موسیقی را، رقص را، رقص را، رقص را... بخوانیم و برقصیم و فراموش نکنیم که درد هست، رنج هست، سختی هست ولی می‌شود کمی عاشقانه‌سرخوشانه گرم شد، آسوده شد، جاری شد و بعد باز هم ادامه داد به همه چیز.
مبارکتان باشد روزهای نویی که از راه می‌رسند. بسازیدشان.
پ.ن: فیلم برشی است از تیزر مستند «واکَس چه» ساخته‌ی کامران حیدری درباره‌ی ابراهیم منصفی.

نظرات  (۱)

۰۳ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۰۳ احسان شریعتی
یاد کتاب سباستین منصور ضابطیان افتادم و توصیفی که از وضع کوبا و کوبایی‌ها داشت، که اگر چه اقتصادشان خراب بود اما دل‌های مردمانشان آباد بود.

متاسفانه دل‌های مردمان ما از اقتصادمان خراب‌تره اما همیشه امیدی هست

سال خوبی داشته باشی استاد
پاسخ:
دل مردمانمان آباد...

ممنونم و آرزوی سالی پر از امید رو دارم براتون 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی