پروفسور آلکو فریسباس و نقاشی ماه
يكشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۲۹ ب.ظ
"اختراع
هوگو کابره" رمانی است نوشته ی برایان سلزنیک و برنده ی مدال کلد
کات سال 2008، نامزد جایزه ی کتاب ملی آمریکا و پرفروش ترین و بهترین کتاب مصور
نیویورک تایمز 2007. برایان سلزنیک تصویرگر و نویسنده ی آمریکایی است که بیشتر
آثارش در زمینه ی ادبیات کودک و نوجوان طبقه بندی می شوند.
این کتاب پانصد و هشتاد و یک صفحه ای، در قطع
رقعی، با رعایت حق انتشار در ایران و با ترجمه ی رضی هیرمندی توسط نشر افق در سال
نود منتشر شده است. علاوه بر این کتاب افق آن را جزو طبقه بندی ویژه و نوی
سینما-رمان قرار داده. این کتاب در ایران برنده ی نشان طلایی لاک پشت پرنده ی سال
نود و یک نیز شده است. لاک پشت پرنده، فهرستی است از کتاب های برتر هر فصل، برای کودکان
و نوجوانان ایرانی. این کتاب ها را گروهی از منتقدان، کارشناسان و نویسندگان کودک
و نوجوان، با بررسی کتاب های هر فصل، انتخاب میکنند.
داستان این کتاب از طریق
یک زاویه دید اول شخص- موجود در بخش مقدمه، میانه ی دو فصل و موخره- و یک سوم شخص
دانای کل که سرگذشت پسرک یتیمی به نام هوگو کابره را بازمی گوید. زندگی او به یک
آدم آهنی، یک پیرمرد بدخلق و یک دختر کنجکاو گره خورده. هوگو در پی تعمیر آدم آهنی
که یادگار پدرش است، مدام به سوال های تازه ای برمی خورد که باید برای یافتن
جوابشان اتفاق های دشواری را از سربگذراند. او حتی گمانش را هم نمی کند که کلید
رسیدن به این پاسخ آویخته بر گردن دخترک،ایزابل، باشد. با همراهی ایزابل است که
هوگو می تواند به هویت پنها پیرمرد که به هنر سینما گره خورده است، پی ببرد.
« تمام دستگاه های ماشینی
به یک علتی ساخته شده ان. برای همینه که از دیدن یک دستگاه خراب، همیشه بفهمی
نفهمی غصه ام می شه. چون دیگه نمی تونه کاری رو که برای اون هدف ساخته شده، انجام
بده...شاید وضع آدم ها هم همین جور باشه. وقتی در زندگی هدفت رو از دست بدی، به
این می مونه که شکستی و خراب شدی.»
نوع تصویرگری ها و صفحه آرایی کتاب بیشتر و بیشتر آن
را به یک روایت سینمایی نزدیک کرده. تصویرهای سیاه قلمی که در میان صفحه و
دربرگرفته شده توسط کادری سیاه ارائه شده اند. این تصاویر با تغییر زاویه هایی که
در نمایش موضوع دارند، حرکت های موجود درشان، دور یا نزدیک شدنشان به سوژه، گاهی از دریچه ی نگاه یکی از شخصیت ها بودنشان
و ... به نماهای سینمایی ای می مانند که نیمی از پیش برد داستان به عهده ی آن
هاست. حتی آن مواقعی که تک جملات میان صفحه ی سفید قرار گرفته اند، مخاطب را به
یاد میان نویس های فیلم های صامت می اندازد. تناسب این ساختار به موضوع داستان و
نکات ذکر شده، باعث می شود که خواندن این رمان به تماشای یک فیلم بر روی کاغذ
و توسط جملات بماند. تجربه ای که متفاوت و
جذاب است.
پی نوشت: این مطلب پیش تر در سایت گزارش هنر منتشر شده است.