صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

زندگی خواب ها

شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۴۲ ب.ظ

چند شب پیش توی خواب، چهارباغ اصفهان بودم. قدم می‌زدم. خاطرم نیست تنها یا همراه کسی. فقط یادم مانده قدم می‌زدم و نور پاره پاره از لای درخت‌ها می‌ریخت روی صورت و تنم و بعد تکه‌هایش را جمع می‌کرد، می‌رفت تا جایی جلوتر دوباره روی من پهن شود. دیگر خواب و بیداری‌ تفاوتی نمی‌کند. قدم می‌زنم. قدم می‌زنم. قدم می‌زنم و هنوز گذر نکرده دلتنگ آن مکان‌ می‌شوم. می‌شنوم که صدایم می‌کند به ماندن... .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی