صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

 

دنیرو پیش از پدرخوانده­ی دوم در فیلم­های مراسم عروسی، تبریکات، سلام مامان،آواز سم، مامان فشنگی،  جنیفر در یاد من، زاده برای پیروزی، دارودسته­ای که نمی­توانست شلیک کند ، طبل را آهسته بزن و خیابان­های پایین شهر بازی کرده بود. در بین این فیلم­ها تنها سه بازی او در فیلم­های مامان فشنگی در نقش یک معتاد، طبل را آهسته بزن در نقش بازیکن بیس­بالی که درگیر بیماری سرطانش است که باعث کسب جایزه­ی منتقدان نیویورک برای بهترین نقش مکمل مرد هم شد و خیابان­های پایین شهر که اولین همکاری­اش با اسکورسیزی بود، مورد توجه قرار گرفت. در خیابان­های پایین شهر دنیرو از همان گفتار و بیان حلبی­آبادی­ها و حرکات بی­قرار و نگاه­های جانبی نامتمرکز مربط به نوع شخصیتش که جوانی بی­منطق،جنجالی و بی­چیز است، استفاده می­کند؛ به خصوص آن نحوه­ی خاص آدامس جویدنش. البته که بخشی از این­ها شاید به سبک پرداخت ریزه­کاری­های فضا و شخصیت­های اسکورسیزی در فیلم­هایش بازگردد. دست آخر منتقدان بازی دنیرو را با تمام انرژی و ضرباهنگ محشری که دارد، با تمام ظاهرسازی­های تصنعی و سبک برون گرایش به نوعی تقلید از بازی­ براندو در فیلم­های در بارانداز و وحشی می­دانند. آنان اذعان دارند که اجرای او در این فیلم بیش از حد مطالعه شده و متأثر از تماشای فیلم­ های متعدد است.

چیزی که کاپولا درک می­ کرد این بود که فیلم اول او تصویری بیش از حد رمانتیک برای خانواده­ ی گانگستر ویتو کورلئونه ایجاد کرده بود و حالا قرار بود فلش­ بک­ ها برای متعادل کردن این تصویر به کار برده شوند. قسمت دوم برای براندو نوشته شده بود اما او درخواست دستمزد کلانی را کرده بود که گروه قادر به پرداخت آن نبود؛ پس حاضر به بازی نشد. در پدرخوانده­ ی دو هر دوی شخصیت­ های مایکل و ویتو هم­ پای هم شخصیت محوری محسوب می ­شوند. کاپولا از دو روایت گذشته و حال به صورت موازی استفاده می ­کند تا هم­زمان نحوه­ ی به قدرت رسیدن ویتو کورلئونه و توانایی­هایش و سقوط مایکل به ­عنوان جانشین پدرش و عدم شایستگی­ اش برای اداره­ ی خانواده را نشان دهد. پس این کار نیازمند بازیگری بود که از نظر سبک و حضور بتوان او را یک ویتوی جوان قلمداد کرد. به عبارت دیگر یک براندوی جوان. ایوانز و کاپولا اسم­ های متعددی همچون وارن بیتی، جک نیکلسون و داستین هافمن را بررسی کردند و درنهایت به دنیرویی رسیدند که برای یکی از نقش­ های فرعی فیلم اول در نظر گرفته شده بود. اما چون نقشی را  که در فیلم دارو­دسته­ای که نمی­ توانست شلیک کند، آل پاچینو به خاطر بازی در پدرخوانده­ ی اول رد کرده بود، پذیرفت از این کار کنار کشید. کاپولا برای فیلم دوم پس از تماشای خیابان­ های پایین شهر و مشورت با اسکورسیزی بدون تست دنیرو را پذیرفت.  از این رو رسالتی عظیم در نحوه ­ی بازی گرفتن از دنیرو در نقش دون کورلئونه برای کاپولا به وجو آمد.

دنیرو برای تحقیقات خود پیرامون کاراکترش به سیسیل رفت تا فضای آن جا را درک کند. او از حالات صورت، چشمان و دهان مردم یادداشت برمی ­داشت و برای تسلط بر لهجه، صداها و گفت­وگوها را ضبط می­ کرد. سپس براندو را مطالعه کرد. او تصمیم گرفته بود کاراکترسازی اولیه­ ی ویتو کورلئونه را بررسی کند. در حالی که بعضی از بازیگران شاید وسوسه می­ شدند تا کاراکترسازی اولیه را فراموش و از نو شروع کنند. او با پخش مجدد فیلم پدرخوانده بارها و بارها شروع به تفکیک و تقسیم­ بندی اجرای مارلون براندو کرد. به صحنه ­های خاصی بازمی­گشت تا سرنخ­ های او را در خلق آن کاراکتر پیدا کند. این کار به او این امکان را داد تا بالاخره نقش ویتو را بازی کند نه براندویی که پیش از وی این نقش را بازی کرده بود. جزئیات بازی براندو مهم بودند اما آن­ ها در غوطه­وری دنیرو در کاراکتر جذب شدند. دنیرو بیان کرده بود که نمی­ خواستم براندو را تقلید کنم اما در عین حال بایست کاری می­ کردم تا کاراکتر آن­قدر واقع­ گرایانه باشد که به عنوان براندو-کورلئونه ­ی جوان پذیرفته شود. او طوری با لهجه­ ی سیسیلی حرف می­زد که تماشاچیان متقاعد شدند که واقعاً زاده­ ی آن جاست. در عین حال طوری جملات انگلیسی را دقیق و به گونه ­ای محتاطانه به زبان می­ آورد که به نظر می ­­آمد که واقعاً زبان مادری اش نیست. دنیرو همانند براندو وقتی پیشه­ ی خود را در مقام پدرخوانده­ ی مافیا آغاز کرد، نه به عنوان یک گانگستر بلکه به عنوان یک قهرمان محلی از طرف تماشاچیان پذیرفته شد. کسی که قتل پدرخوانده ­ی قبلی به دست او کاملاً عملی قابل دفاع قلمداد شد. از آن نظر رمانتیسیسمی که کاپولا در فیلم اول ایجاد کرده بود، تداوم یافت؛ این برعهده­ ی سکانس هایی که متضمن حضور پاچینو بود، نهاده شده بود.

کردار و رفتار دنیرو خیلی زیاد به یاد مخاطب نمی­ ماند. فیزیک او نمایشی متمایز و خاص بروز نمی ­دهد. تمرکز مخاطب روی حواس، تصمیم ­ها، تردیدها و کنش ­های ذهنی اوست. این­ ها فهمیده می شوند اما دیده نه. او تنها با چند مورد مختصر به وجه بیرونی و ظاهری شخصیتش پرداخته؛ یکی لبخند بانمکی که در مواقع خاص می ­زند. دیگری تکان دادن خاص دستش هنگام صحبت کردن که برگرفته از عادت ایتالیایی­ هاست که براندو آن را به این گونه ندارد و این درواقع گذر زمان و تأثیرش بر تفاوت رفتار دوران جوانی و پیری اوست. موارد دیگری هم که همراه با نظر کارگردان برای شبیه ­سازی نقش و بازی­ ها اعمال شدند. مثل صدای ظریف و گرفته­ ی دنیرو در کنار لهجه ­اش به تبع نوع بازی­ای که براندو ارائه داده بود. دیگری آرواره ­ی برجسته ­ی فکش که برای شباهت ظاهری گریم او با براندو بوده است و او به خاطر این کار پروتزی را در دهان خود قرار داده بود. دست آخر حرکات کند در بازی هر دو. برخلاف براندو و پاچینو که قسمتی مهم از بازی­ شان را بخش­های بیرونی آن تشکیل می­دهد، این نوع بازی با چهره را حداقل در دنیرو نمی­توان دید. آل پاچینو با صلابت ظاهری که ساختگی است، نوعی تشنج را زیر پوست خود دارد و ارائه می ­دهد به خصوص در حرکت دست ­ها و پلک­هایش؛ اقتداری در زوال. اما  چهره­ ی سرد دنیرو  هیچ حسی را به مخاطب ارائه نمی­ کند. او می­ کوشد تا آن­جا که می ­تواند بیشتر و بیشتر از چشم­ هایش-البته نه به آن میزان جلوه­ گرانه­ ی پاچینو- استفاده کند. مثلا به یاد بیاورید سکانسی را که دوستش اسلحه­ ها را از پنجره برای او پرتاب می­ کند تا پنهانشان کند؛ نه ترس، نه تردید. هیچ کدام در صورتش قابل مشاهده نیست بلکه جای آن را نوعی حالت متفکرانه می­ گیرد. یا سکانسی که او طی آن او برای کشتن دون فانوچی می­رود. هیچ نشانی از ترس در حرکات صورتش، قدم برداشتن­ های محکمش و آرامشی که ظاهرش بازتاب می­ دهد، دیده نمی­ شود. شاید بتوان گفت بخشی از این میزان خونسردی و بروز ندادن آنی احساسات به خود شخصیت ویتو کورلئونه بازگردد؛ او یا ترسی ندارد و یا این ترس را در خود محبوس می ­کند؛ زیرا که شاید بروز آن برای او نقطه ­ی ضعف به حساب بیاید. نمی­توان استدلال کرد که او چیزی برای از دست دادن ندارد بلکه ویتو تازه خانواده ­ای را که می­ خواسته تشکیل داده و نمود این ترس فروخورده را می ­شود در نماهای دیگر دید که او خودش را به خانواده ­اش می­ رساند و مایکل را در آغوش گرفته و نوازش می­ کند. در ادامه نیز در گوش او می­ گوید که چقدر دوستش دارد و این نشان می­ دهد که او قطعا هنگام کشتن فانوچی به تمام احتمالات ممکن می­ اندیشیده اما وظیفه­ ای را بر عهده داشته که باید بدون تزلزل در اراده ­اش انجام می ­داده و داده. درواقع مخاطب هرگز نمی­ تواند با نگاهی سطحی به ظاهر ویتو کورلئونه تردیدها، ترس­ها و امیال درونی او را حدس بزند و همین برگ برنده­ ی اوست که کسی نتواند پیش­ بینی­ اش کند.

دنیرو برای این نقش نامزد جایزه­ ی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. او در کسب این جایزه با فرد استایر، جف بریجز، مایکل گازو و لی استراسبرگ رقابت می­ کرد که دوتای آخر از بازیگران پدرخوانده­ ی دو بودند. در نهایت دنیرو موفق به دریافت جایزه شد. او پس از دریافت جایزه­اش گفت" خیلی از آدم­ ها جایزه­ ی اسکار را می ­برند اما شایستگی­ اش ندارند. بنابراین باعث می ­شود کمی بدگمان شوید. آیا به هیجان آمده ­ام؟ نمی ­دانم...اما می­ تواند زندگی­ ات را عوض کند." حتی خود براندو نیز او را با گفتن این جمله" دنیرو بااستعدادترین بازیگری است که امروز فعالیت می­ کند. نمی­ دانم آیا خودش خبر دارد که کارش چقدر محشر است یا نه؟" تحسین کرد.
 
منابع:
کتاب "رابرت دنیرو؛ زندگی ­نامه، فیلم­ شناسی و آلبوم عکس" نوشته­ی جان پارکر، ترجمه ­ی مجید نوریان، نشر چکاوک
کتاب "بازیگری به سبک هالیوود، نوشته­ ی فاستر هیرش" ترجمه­ی ساسان گلفر، ضمیمه­ ی مجله ­ی دنیای تصویر، شماره 176
کتاب "تحلیل بازیگری" نوشته ­ی رضا کیانیان، انتشارات نقش­ ونگار
کتاب "فیلم­ های رابرت دنیرو" نوشته ­ی داگلاس برود


پی نوشت: این مطلب پیش تر در نشریه ی سینماتک قلهک، ضمیمه ی هفته نامه ی جهان سینما به چاپ رسیده است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی