صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

مستند به پشت سر نگاه نکن ساخته ­ی دی.ای پنه بیکر محصول سال 1998 آمریکاست. این فیلم به بخشی از زندگی باب دیلن خواننده ­ی سرشناس آمریکایی می ­پردازد. این بخش به سال 1965 و برگزاری تور در انگلستان مربوط می ­شود. در نمای آغازین ما دیلن را می­ بینیم که در خیابانی ایستاده، نوشته­ هایی حاوی ترانه­ ی آهنگ Subterranean Homesick Blues را در دست دارد و صفحه به صفحه پیش می ­رود. در پس زمینه­ اش نیز، می­ توان آلن گینزبرگ را دید که ایستاده. هر دو پس از تمام شدن آهنگ از طرفی از کادر خارج می­شوند. کارگردان به همراه دوربینش به عنوان یک ناظر فرعی میان جمع دوستان، همکاران و آشنایان دیلن حضور دارد و پا به­ پای آن­ ها حرکت می­ کند و از خصوصی­ ترین لحظات تا عمومی ­ترینشان را ضبط می­ کند؛ زمانی که او مشغول مصاحبه است، خوش می­ گذراند، ترانه می ­نویسد، دعوا می­ کند، برای کنسرت آماده می ­شود و... همه و همه مقابل چشمان ما قرار دارند. از بهترین بخش ­ها می­ توان به مواقعی اشاره کرد که او با غریبه­ ها حرف می ­زند یا حتی بحث می­ کند و یا زمانی که با خبرنگار مجله­ ی تایم به جدل می­ پردازد. در تمام این لحظات است که دیلن، کسی است که از مستقیم حرف زدن درباره­ ی خودش طفره می ­رود، آن چه را که باید از نگرش و تفکراتش بدانیم، برایمان بروز می ­دهد. حتی بارها نیز این که او را خواننده ­ای این چنین بزرگ یا الگوی جوان ­ها می ­دانند، تعجب می­ کند و به خنده می ­افتد. این دقایق درخشان و کم­یاب را باید قدر دانست. در انتهای کار او را پس از اجرای کنسرتش در ماشین در ماشین مشاهده می­ کنیم که مدیر برنامه ­هایش بهش اطلاع می ­دهد که او را آنارشیست خطاب کرده ­اند. او می­ گوید که چرا کمونیست نه. بعد جواب خودش را می­دهد و با خنده می­ گوید که آنارشیست بودن هم چیز جالبی به نظر می­ رسد.

پی نوشت: این مطلب پیش تر در شماره ی ۴۴۱ هفته نامه ی جهان سینما به چاپ رسیده است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی