صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

۱ مطلب با موضوع «درباره‌ی نوشتن :: درباره‌ی فیلم‌نامه‌ها» ثبت شده است



قد کوتاه: حقیقتش دلم براش تنگ شده.

قد بلند: هووم. منم.

قد کوتاه: حتما باید من بگم تا تو هم بگی؟ بد عادت شدیا!

قد بلند: خودت بد عادتم کردی.

قد کوتاه: دوباره نرو اولش، نرو.

قد بلند: دیگه اول و آخرش مهم نیست توی سن ما‌. مهم این دلتنگیه.

(سکوتی طولانی)

قد کوتاه: یعنی اگه نمی‌گفتم چی می‌شد؟

قد بلند: به من می‌گیا. اندازه‌ی سالای زندگی نکرده‌ات هم اینو بپرسی، جواب ش تغییری نمی‌کنه. گفتنش بهتر بود.

قد کوتاه: این اطمینانت از کجا میاد آخه؟

قد بلند: از اون لحظه‌ی قشنگی که دیدم چجوری تن به آب زد.

قد کوتاه: و رفت و دیگه برنگشت؟

قد بلند: و رفت و دیگه برنگشت.

قد کوتاه: مجنونی. به تو باشه همه‌ی رفتنا قشنگن.

قد بلند: به من اگه بود که نمی‌رفت. تو گفتی و شنید و رفت.

قد کوتاه: بیا باز رسیدیم به اولش. نگفتم نرو اولش؟

(مکثی کوتاه)

قد بلند: اگه نمی‌گفتی، نمی‌فهمیدیم چقدر زیباتر از اونیه که می‌دیدیم.

قد کوتاه: شاعر شدی؟

قد بلند:(با خنده) نه دلتنگم.

قد کوتاه:(با خنده) مشخصه.

(سکوتی کوتاه) 

قد کوتاه: بریم ببینیمش؟

قد بلند: اگه این‌بار بپرسه شما دوتا خسته نشدین، جوابشو چی بدیم؟

قد کوتاه: تو خسته نشدی از نبودن؟

قد بلند: اون دیگه برنمی‌گرده روی خاک. شک نکن.

قد کوتاه: شک ندارم اما اگه نمی‌رفت، لازمم نبود که برگرده.

قد بلند: اون‌وقت جلوی چشمت عاشق می‌شد، آدم می‌شد. طاقت داشتی؟

قد کوتاه: آره اگه بهش نمی‌گفتم، نمی‌فهمیدم که کیه و چیه. دیگه برام فرقی نداشت عاشق بشه یا نشه. می‌شد یه عشق به زبون نیومده‌ی دوران جوونی.

قد بلند: طاقت نمیاوردی من می‌شناسمت. دروغ به خوردِ من نده. بگیر بلیت رو بریم که حوصله‌ی بدخلقیای موقع دلتنگی‌اتو ندارم.

قد کوتاه: فردا صبح؟

قد بلند: فردا صبح، رو به دریا.

(خنده‌ی هر دو) 


پ.ن: عکس رو آبان ماه برداشته بودم ازشون توی باغ فردوس.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۶ ، ۰۹:۳۶
فاطمه محمدبیگی