صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گابو» ثبت شده است

مستند گابو: خلق  گابریل گارسیا مارکز ساخته ­ی جاستین وبستر و محصول سال2015 است. این فیلم به بررسی زندگی گابریل گارسیا مارکز نویسنده­ ی شهیر کلمبیایی می ­پردازد. سیر روایت از کودکی او آغاز شده و تا انتهای عمرش ادامه می ­یابد. با این این اثر یک مستند زندگی ­نامه ­ای و در برخی موارد تاریخی است اما ریتم داستان­ گوی خود را مثل کارهای مارکز از همان ابتدا پدیدآورده و تا پایان حفظ می­ کند. عکس­ ها، فیلم­ ها، صداهای ضبط شده و مصاحب ه­های انجام گرفته با خانواده، دوستان، همکاران و استفاده از بخش ­های منتخب کتاب­ هایش همه به درستی در جای خود-برای هر مقطع- قرار گرفته ­اند. آدم­ هایی که رویش اثرگذاشته­ اند را می­ شناسیم و آن­ های دیگری را که آرام ­آرام و در برهه­ های زمانی متفاوت وارد زندگی ­اش شده و خارج می­ شوند یا می­ مانند، نیز می ­بینیم.. شرایط سخت می­ گذرد و اوضاع خوب جایگزین آن می ­شود. غم­ ها و شادی­ ها، مرگ عزیزان، تولد عزیزانی دیگر همه و همه پشت هم چرخه­ ی زندگی­ اش را پیش می ­برند. ما در حین گذر از تمام این ­ها به شکل­ گیری تدریجی تفکرات مارکز و پدیدآیی دنیای نوشتاری­ اش پی می ­بریم. در انتها به وضوح می­ فهمیم که کدام شخصیت ­ها، مکان­ ها، اتفاق­ ها بن­ مایه ­ها، موضوعات و جادوها و خرافات راه خود را به میان داستان­ های او باز می­ کنند. تمام سختی­ هایی را که برای نویسنده شدن کشیده، می ­بینیم و می­ شنویم. او درباره­ ی مهم­ترین کتاب­ هایش توضیحاتی را می ­دهد و حقایقی را می ­گوید که حتی گمانش را هم نکرده بوده ­ایم. دست آخر تمام چهره­ های متفاوت و گاهی متضادش را کنار هم می­ چینیم و می­ سپاریمشان به دست فراموشی، همان­ طور که خودش سپرد و رفت.

پی نوشت: این مطلب پیش تر در شماره ی ۴۴۲ هفته نامه جهان سینما به چاپ رسیده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۱۹
فاطمه محمدبیگی