صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کمانچه» ثبت شده است

به قطع، پروردگار هر شبِ اجرای این قطعه دست از جهان کشیده، سر بر پای او گذاشته و به خواب رفته. در رویایش همه ی کودکان کُرد جان سپرده در بمباران شیمیایی را نفسی دوباره بخشیده و نزد خود گرد آورده تا برایش آواز بخوانند... .


لالایی کیهان کلهر و رامبراندت تریو


پی نوشت: کاش زبان کُردی انقدر زیبا نبود. زیبا به معنای واقعی این واژه. شاید هم فقط برای من چنین است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۰۸
فاطمه محمدبیگی