صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «والسی برای تهران» ثبت شده است

موسیقی خیابانی موضوعی است که امروزه جامعه یا حداقل بخشی از آن-کلان شهرها- بیش از پیش با آن مواجه­ اند. این فیلم با پرداختی مستقیم و ساده همراه با یک نوازنده­ ی جوان در خیابان­ ها گرفته شده تا با نگاهی نزدیک ­تر به این مسئله بپردازد. محوریت فیلم نوازنده­ ی جوانی است که با آکاردئونش در شهر می­ گردد. او پیش­ تر در رشته­ ی موسیقی تحصیل کرده و نوازنده­ ی پیانو بوده و همان­ طور که می­ گوید به علت جا به­ جایی خانه­ شان و کمبودی که در پرداخت پول پیش داشته ­اند، این ایده به ذهنش می ­رسد تا سازی نزدیک به پیانو انتخاب کند و از نواختن آن پولی به ­دست­ بیاورد. در ابتدا نواختن آکاردئون برایش سخت بوده اما با همان نواختن ناشیانه، مبلغ اندکی جمع می­ کند. سپس این نوع از نوازندگی برایش دغدغه ­ای می ­شود که نمی ­تواند از آن بگذرد. درست است که از کنار آن تأمین مخارج زندگی­ اش را می­ کند اما از طرفی دیگر این بودن در بین مردم و تماشای عکس ­العمل هایشان است که میل به ادامه­ ی کار را درش تقویت می­ کند. نیمی از فیلم در سطح شهر و نیمی دیگر در خلوت نوازنده و دوستانش می ­گذرد. آن ­ها کم­کم گروهی تشکیل می ­دهد و دسته­ جمعی به دل شهر می ­زنند. در این حین به ­دنبال تهیه ­ی آلبومی هم هستند. آن­ ها با تمام مشکلات، برخوردهای بد تعدادی از مردم و جلوگیری­ های شهرداری آن­ ها به کارشان ادامه می ­دهند. کمی بعد این فکر به ذهن نوازنده­ ی جوان می­رسد که جشنواره ­ای به نام موسیقی خیابانی را ثبت کند. در همان قدم­ های آغازین، او را ناامید می­ کنند. تأثیرگذارترین بخش مستند همین قسمت مقایسه­ ی حضور موسیقی سنتی و مرتبط با مذهب مربوط به ماه محرم در شهر و عدم امکان حضور آن­ هاست. بعد از محرم او تلاشش را برای تحقق فکرش ادامه می­ دهد اما نتیجه ­ای نمی ­گیرد. این قطعی بودن بی­ سرانجامی تحقق جشنواره­ ی موسیقی خیابانی در جامعه ­ای که او هم بخشی از آن را تشکیل می­ دهد و می ­تواند حقی را برای خود ازش طلب کند، باعث می ­شود که به مدت پنج ماه ناپدید شود. مستندساز اما بعد از این مدت خود را به افتتاحیه­ ی آلبوم او می­ رساند. آن­جا او را می­ بینیم که ایستاده میان جمعیت استقبال­ کننده، آکاردئون می ­نوازد. بعدتر اعتراف می­ کند که آلبوم بیرون دادن آن دغدغه ­ی اساسی­ اش نبوده؛ بلکه بردن موسیقی و ساز به میان مردم و جلوی دیدگانش نواختن چیزی است که او راضی می­ کند. چیزی که دلش برای آن تنگ شده اما به­ خاطر این که نیمی از دوستانش یا مهاجرت کرده ­اند و یا رغبتی به این کار ندارند و برخوردهای شهرداری که جدی­ تر شده، دیگر در خیابان­ ها نمی­ نوازد.

پی نوشت: این مطلب پیش تر در سایت پلاتو منتشر شده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۵۳
فاطمه محمدبیگی