صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهریار مندنی پور» ثبت شده است

 
" کتاب ارواح شهرزاد: سازه­ها، شگردها و فرم­های داستان نو" در قطع رقعی و با جلدی شومیز در سال 1383 توسط انتشارات ققنوس منتشر شده و تا سال 89 سه بار تجدید چاپ گشته. طرح جلد آن تصویر روشن و محوی از شهرزاد قصه گو را با کتابی در دست که در میان زمینه­ی تیره­ قرار دارد، نشان می­دهد. نام شهریار مندنی پور که پیش­تر او را به عنوان نویسنده­ای فرم­گرا می­شناسیم، با رنگی سفید در بالای عنوان کتاب آمده. مندنی پور برای مخاطب ایرانی با مجموعه داستان­های "مومیا و عسل" و "شرقِ بنفشه" و رمان دو جلدی "دلِ دلدادگی" به عنوان نویسنده­ای که ساختار و زبان داستان برایش اولویت به سزایی دارد، آشناست. درست است که مندنی پور در مقدمه­اش اشاره می­کند که کتاب برای تمامی مخاطبان علاقه­مند به این حوزه مناسب است اما از نظر نگارنده این کتاب بیشتر برای کسانی کارآمد است که منابع ابتدایی را مطالعه کرده و دستی در نوشتن یا نقد داستان دارند؛ زیرا که تنها این چنین افرادی در پی یافتن پاسخ  برای سوالاتی همچون این  که در چه هنگامی زمان فعل روایت دچار تغییر می­شود، چه زمانی نثر باید محاوره باشد و چه زمانی رسمی، لحن در کجا بروز پیدا می­کند و یا اتمسفر چیست و چگونه خلق می-شود و ... برمی­آیند.
او در این کتاب 342 صفحه­ای، طی چهارده فصل به همراه یک مقدمه و یک ضمیمه(آشنایی با داستان نو) به معرفی و توضیح ساختار و عناصر تشکیل دهنده­ی داستان می­پردازد. فصل­های کتاب که نویسنده با بهره­گیری از نام شهرزاد در کنار ترکیب­های دیگر، به نوآوری­ای برای نام­گزاری­شان دست زده، شامل عناصر شکل­دهنده­ی داستان هستند؛ از جمله، نُه پرسش ابوالهول(چرایی نوشتن)، ارواح شهرزاد( شخصیت)، آواز بر تَل برج بابل(نثر)، سپیده دمان شهرزاد( زاویه دید)، ثانیه­های شنی شهرزاد( زمان) و ... . مقدمه را اشاره­های نویسنده به چگونگی نگارش این کتاب و جمع آوری اطلاعات آن تشکیل می­دهد. او ذکر می کند: « این کتاب حاصل هزاران ساعت خواندن و خواندن رمان و داستان و حکایت و فیلمنامه و ...تئوری و فکر و پرسش و درنهایت فیش­برداری است؛ از گاه نوجوانی و ابتدای دانایی به نادانی... .» این چهارده فصل ساختار یک داستان را از پیش از نوشتن تا قسمت ابتدایی، میانه و پایان­بندی را شامل می­شوند که هر کدام ده صفحه یا بیشتر هستند. وی در طی این فصول به معرفی مختصر یک به یک عناصر تشکیل دهنده­ی داستان همچون زاویه­ی دید، نثر، شخصیت­پردازی،  فضاسازی و ... پرداخته و سپس دگرگونی­هایی را که طی گذر سال­ها و عبور ادبیات داستانی از بستر مکتب­ها و جنبش­های ادبی متفاوت، بر هر کدام از این عناصر وارد آمده، شرح می­دهد. به عنوان مثال بیان می­کند که می­توان به شیوه­ی پیشینیان عمل کرد و دانای کل مداخله­گری را به کار گرفت که در جای­جای روایت داستان حضور پیدا کرده و قضاوتی را نسبت به شخصیت­ها وارد می­کند یا پیشاپیش از وقوع برخی اتفاقات اطلاع دهد؛ زیرا که در آن دوران هنوز باور این که کسی بالاتر از تمامی آدمیان قرار دارد که بر همه چیز آگاه است، در تفکر جامعه جایگاه ویژه­ی داشته. او ادامه می­دهد که در عوض آن روش کهنه که برای زمان خود مناسب بوده، به شیوه­ای امروزی­تر عمل کرد و از زاویه­ی دید نمایشی­ای بهره گرفت که تنها آن­چه که از دریچه­ی چشمانش قابل رویت است را نشان مخاطب می­دهد. بی هیچ پیش­داوری و توضیحات اضافه­ای. زیرا که در زمان حال آن باور قدیمی جای خود را به عدم قطعیت و نسبی بودن حقیقت داده. در ضمیمه نیز تنها از منظر تقابل کارکرد کلاسیک و مدرن به همان عناصر داستانی ذکر شده می­پردازد اما این بار به صورتی کوتاه­تر و در حدود دو یا سه صفحه. این فصل به نوعی چکیده و جمع­بندی کل مطالب محسوب می­شود.
از دلایل برتری این کتاب نسبت به دیگر آثار تالیفی ایرانی در این زمینه می­توان به این نکته اشاره کرد که نه تنها مباحث ذکر شده در این کتاب، به روزتر هستند و نویسنده از حداکثر منابع ایرانی و خارجی حوزه­ی مورد نظر بهره گرفته، بلکه نتیجه­ی بررسی­ها و نکته­برداری­های خود را به عنوان یک نویسنده در اختیار مخاطب قرار می­دهد. بنابراین این کتاب از منابع ابتدایی­ای چون "عناصر داستان" و "ادبیات داستانی" هر دو نوشته­ی جمال میرصادقی و منتشر شده در سال­های 1364 و 1366 و "هنر داستان نویسی" اثر ابراهیم یونسی و چاپ شده  در سال 1341 که صرفا جبنه­ی تعریفی و توضیحی دارند، در مرتبه­ای بالاتر قرار می­گیرد. زیرا که این کتاب­ها تنها در جایگاه منابع اولیه کارآمدند و مباحث بیان شده در آن­ها بیشتر جنبه­ی کلی دارد. حتی گاهی نیز به شدت تحت تاثیر ترجمه­ی اصطلاحات غربی ادبیات داستانی هستند. علاوه بر این، اغلب نمونه­هایی که در آن ها برای مثال آورده شده، از رمان­ها و داستان­های خارجی است. اما مندنی پور نمونه­های خارجی و ایرانی را به موازات هم در شرح موضوع مورد نظر به کار می­گیرد.در ضمن وی به جزئیاتی می­پردازد که تا پیش از این برای مخاطب ایرانی ناآشنا بوده و یا از طریق منابع خارجی اطلاعاتی درمورد آن­ها کسب کرده بوده که احتمال عدم درک درست مخاطب از آن­ها وجود داشته.

نویسنده بخش جدایی را به منابع یا کتاب­شناسی اختصاص نداده است اما مخاطب پیگیر می­تواند به تمام کتاب­های آموزشی و رمان­هایی که نامشان در جای­جای اثر برده شده، رجوع کنند و از آن­ها بهره بگیرند. از جمله­ی آن­ها می­توان به هزار و یک شب، جوامع الحکایات، یهودی سرگردان و ... اشاره کرد.
پی نوشت: این مطلب پیش تر در سایت گزارش هنر منتشر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۴۵
فاطمه محمدبیگی