صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیل» ثبت شده است


پیِ نشستنی به انتخابِ بخت

پائیده سایه‌ها به رهگذار و در هوای ما
-که بسته‌ایم به مرگ چنان که بسته‌ایم به سایه‌هایمان-
بال می‌گشاید این بازِ شوخ

میان دو پرواز جا می‌کند اکنون به شانه‌ام
آری، خلافِ نوشته، قصه آغاز و پایان ندارد؛ 
برین خاکدان هر چه بینی کهنه‌ست
‌(قاسم هاشمی‌نژاد) 

پ.ن: 

- حالا که مرگمان را، مرگ مردم را انتظار می‌کشند، به قول گلسرخی «باید که قلب ما، سرود و پرچم باشد». برای سیل نود‌وهشت چیزی نمی‌شود نوشت، ما چه می‌دانیم، ما که این دور ایستاده‌ایم به تماشای لحظه‌های کوتاهی که به دستمان می‌رسند... .

- اکنون که خلیج فارس ثبت جهانی شده، امیدوارم که همگان دست از سرش بردارند؛ تن سبزآبی گرمش را به شرکت‌های درجه چند چینی اجاره ندهند تا شخمش بزنند، فاضلاب جایی را درش نریزند و گردشگران داخلی بدل به زباله‌‌دانش نکنند.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۱۸:۴۰
فاطمه محمدبیگی