صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعید ملکان» ثبت شده است

فیلم ویلایی ­ها ساخته ی منیر قیدی به مبحثی درمقوله ی دفاع مقدس می پردازد که تا پیش از این کمتر دیده شده؛ زنان و نقش برجسته ی آنان در جنگ هشت ساله ی ایران و عراق. آن هم نه همه ی زنان بلکه زنانی خاص، زنان فرماندهان در شرایطی ویژه. موضوع به خودی خود چیزی است بزرگ و شگرف که به مجال بیشتری برای پرداخت نیاز دارد. فیلم سعی می کند با تکیه بر یک خط روایی اصلی، در جای جای خود با استفاده از روایت های فرعی از این زنان و ماجراهایشان سخن بگوید. به همین دلیل است که گاهی خط اصلی روایت بیش از حد کم رنگ شده و ماجراهای فرعی پررنگ تر می شوند. مخاطب با انبوه تصاویر، ایده ها و حتی موقعیت های نادیده ای روبروست که نمی داند پا به پای کدام برود و همین باعث خستگی و آزردگی اش می شود. فیلم به جای آن که در مسیر خود پیش برود، نشت می کند، پخش می شود، راه گم می کند و ضرباهنگش را از دست می دهد. در این میان برخی روایت های فرعی که قدرت تاثیرگذاری فراوانی بر خط اصلی ماجرا را دارند نیز هدر می روند.

ویلایی ها دیدنی است، سکانس های نابی دارد از جمله دو سکانس وضعیت قرمز و رگبار و سکانس جست و جو در غسال خانه، زنان پویاتر و ملموس تری را نسبت به تمام آثار این ژانر نشانمان می دهد، زنانی که دروغ می گویند، زنانی که می خواهند با مهاجرت کودکان خود را نجات دهند، زنانی که از شنیدن خبر شهادت شوهر دیگری خوشحال گشته  و زنانی که حتی به یکدیگر ظنین می شوند اما چیزهایی هم کم دارد. شخصیت پردازی هایی که در حد تیپ مانده اند- منهای عزیز که کمی پا از این مقوله فراتر گذاشته و شکل شخصیت به خود گرفته- و به تبع همین نقص فاصله ای که مخاطب بین خودش و شخصیت حس می کند و عدم همزادپنداری و بسط داده نشدن موقعیت و شرایط مکانی و کیفیت عشق این زنان. سوالی هم که در انتها پیش می آید این است که عزیز شخصیت اصلی ماست که دست آخر می تواند عروسش را راضی به ماندن کند یا عروس شخصیت اصلی ماست که پس از سپری کردن زمان در کنار دیگران تصمیم به ماندن می گیرد؟ شاید بیشتر این ها به خاطر همان دلیل است که ذکر شد؛ داشتن ایده ای بزرگ، جذاب و تقریبا بکر بدون زمان کافی برای پرداخت اما هر چه که باشد این اثر چیزی مثل یک قدم اولیه است برای پرداختن به چهره ی حقیقی زنان در جنگ، نقششان و رنجی که در آن هشت سال بر آن ها رفته.

پی نوشت: این مطلب پیش ترد ر سایت پلاتو منتشر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۶ ، ۱۳:۲۲
فاطمه محمدبیگی

 

برادرم خسرو به نویسندگی و کارگردانی احسان بیگلری، درامی است خانوادگی که ماجرای حضور موقت خسرو، برادر کوچک تر ناصر را در خانه ی او روایت می کند. فیلم با تیتراژ هوشمندانه ی خود از همان ابتدا بر نیمه ی غایب یک دایره- متناسب با درون مایه ی اثر- تاکید می کند که دیده نمی شود اما حضور دارد تا این دایره ی چرخان به گردش خود ادامه بدهد. حضور خسرو  باعث برهم زدن نظم زندگی شخصی برادرش می شود. او چه در ظاهر و چه در اخلاق و باورهایش نقطه ی مقابل ناصر است و همین بر میزان تنش میان آن ها می افزاید. روابط  گاهی خوشایند و گاهی ناخوشایند آن دو باعث برملا شدن بخش هایی از گذشته می شود و نشان می دهد که خسرو علاوه بر تضاد شخصیتی با برادرش، کینه ای نیز از او که به گونه ای همتای پدرشان است، دارد؛ کینه ای که ریشه هایش پنهان در گذشته ی خانوادگی آن هاست. بخش هایی از اطلاعات مربوط به گذشته، به مخاطب ارائه داده می شود اما بخش های مهم تری را که می توان با تاکید بیشتری به آن ها پرداخت، نیمه کاره و در سطح باقی می مانند. این روند در برخی مواقع به گره های موجود در فیلمنامه ی منسجم کار لطمه می زند. حتی در نقطه ای گمان می رود که هر چه تا به حال بیان شده بوده، بی راهه  و هر چه که از الان به بعد مطرح می شود، راه اصلی است. فیلم، عنصر غافلگیر کننده و تازه ای چه در نوع روایت ماجرای خود و چه در پرداخت سینمایی آن ندارد و تنها مقبول و قانع کننده به نظر می آید. شاید بتوان امیدوار بود که بیگلری در ساخت اثر بعدی خود جسارت و قوت بیشتری به خرج دهد.

پی نوشت: این مطلب پیش تر در شماره ی 443 هفته نامه ی جهان سینما به چاپ رسیده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۵۳
فاطمه محمدبیگی