صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خانه ای در خیابان چهل و یکم» ثبت شده است


خانه(ائو) ساخته ی اصغر یوسفی نژاد از آن دست فیلم های درخشان معدودی است که در سینمای ایران مهجور واقع می شوند. فیلم هایی که در آن ها ساختار و داستان کاملا با هم متناسبند و یکی بر دیگری غلبه نمی کند. فرم خوب، فیلم نامه ی داستان گوی قوی، بازی های روان و جذاب و ایجاز در روایت.

فیلم ماجرایش را در یک الگوی سه پرده ای بی هیچ تکه ی زائد و پیچیدگی اضافی در بیان قدم به قدم برای مخاطب روایت می کند. فرم نیز هم پای ماجرا تنش موجود در داستان را تقویت می کند؛ دوربین روی دستِ دنبال کننده ای که در تاریک روشنای مکان سایه و دیگران را همراهی می کند و در درون و بیرون، در میان شلوغی خانه، در خلوت اتاق ها، در پی سایه یا مجید یا دیگران، خط داستان اصلی را پی می گیرد و هم زمان خرده روایت های فرعی را نیز نشانمان می دهد. در این بین ما به مرور پی می بریم که این بی تابی ساختگی سایه که از ابتدا هم بر همه آشکار است، چه دلیلی دارد، چه چیزهایی در گذشته پنهان است، چه حرف هایی ناگفته مانده و سایه کیست و رابطه اش با بقیه چه ویژگی هایی دارد. با این هاست که شخصیت پیرمرد مرده و غایب نیز برایمان شکل می گیرد. جلوه ی ظاهری شخصیت ها در نور پیداست و جلوه ی درونی شان در تاریک-روشنای خلوت ها وقتی که گاهی حتی چیزی از چهره شان دیده نمی شود و تاریکِ تاریکند؛ آن موقع است که حقیقت خودشان را بر زبان می آورند و مخاطب را کمابیش غافلگیر می کنند.

خانه با آن تفاوت زبانی اش- استفاده از زبان آذری- نه تنها دافعه ای ندارد بلکه نسبت به آثار اجتماعی هم رده ی خود، در جایگاهی بالاتر قرار می گیرد. فیلمی که چه در ساختار و چه در داستان می تواند مخاطب را به خوبی با خود همراه کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۶ ، ۱۶:۳۷
فاطمه محمدبیگی

 

فیلم خانه ای در خیابان چهل و یکم به کارگردانی حمیدرضا قربانی، ملودرامی اجتماعی است که تبعات یک قتل غیرعمد  در یک خانواده می پردازد. داستان از نقطه ی اوج خود آغاز شده و سپس با تمرکز بر کنش های گوناگون شخصیت ها پی گرفته می شود تا به پایانی نسبتاٌ باز برسد. تاکید کار بر دگرگونی روابط انسانی-خانوادگی- بعد از پیشامدهای ناگوار است. به خصوص که در این جا یک اشتباه همه چیز را تحت تأثیر قرار می دهد. کارگردان نیز ریتمی آهسته که صبوری تماشاگر را می طلبد، ضرباهنگ کند داستان را حفظ می کند تا با دوری جستن از احساسی گری های افراطی به مخاطب خویش مجال تأمل بدهد.  البته که این نوع فاصله گرفتن فیلمنامه از بیان برخی جزئیات عاطفی به ویژه در مورد شخصیت های زن خود، به خشکی فضای کار می افزاید اما در همین فضای جدی، لحظاتی تاثیرگذار نیز خلق می شوند. پایان بندی اثر با آن نمای طولانی و حرکت دوربین به خارج از خانه و رسیدن به ابتدای خیابان با صراحت بر رابطه ی جزئی-کلی کار با جامعه تاکید می ورزد. نکته ی قابل توجه فیلم در آن است که فرم و محتوا تقریباٌ به درستی، هم پای هم پیش می روند.

پی نوشت: این مطلب پیش تر در شماره ی 443 هفته نامه ی جهان سینما به چاپ رسیده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۴۷
فاطمه محمدبیگی