قطعاً اگر به همهمان بگویند «مدفوع» یک تصویر مشترک و یک مصداق کلی به ذهنمان میآید. حال اگر ازمان بپرسند که چه شد مدفوع انسان به چیزی کاملاً شخصی بدل شد، آنقدر شخصی که از کف خیابانها به کنج خانهها بیاید و به اشتراک گذاشتنش باعث شرم شود، ممکن است جوابهای مختلفی به این سؤال بدهیم.
برای خیلی این بدیهی است که «مدفوع» چیزی زننده و زشت است و باید آن را پنهان کرد و برای برخی آنچنان هم چیز عجیب و غریبی نیست؛ چون ما از وقتی که به دنیا میآییم، آن را با خود داریم و بعدتر نیز با انگشتهای کوچکمان به کشفش دست میزنیم، پس باید به چیزی که از خودمان بیرون میآید، عادت کنیم: «انکار مدفوع چیزی جز تأکید بر حضور آن نتیجهای ندارد.»
تا به حال شده به این فکر کنید که چرا «مدفوع» باید شبیه به یک «تابو» یا یک عنصر نامطبوع باشد که نباید خیلی دربارهاش حرف بزنیم. چرا آن را مثل طلا یا ثروت ندانیم، بالاخره این چیزی است که همهمان آن را داریم و تولیدش میکنیم. شاید جواب این پرسشها را بتوانیم با شناخت تاریخچهی احداث فاضلاب و پیامدهای مختلف آن در ملل گوناگون بیابیم.
متن کامل معرفی کتاب «تاریخ مدفوع» را در نبشت بخوانید.