پرتره ی استراوینسکی ساخته ی ریچارد لیکاک و رولف لیبرمن و محصول سال 1966 شامل بخش هایی کوتاه از زندگی این آهنگساز روس است. در بخش ابتدایی او را در حال رهبری ارکستری در هامبورگ می بینیم و بعد از آن با چهره ی خودمانی تر او داخل خانه اش در کالیفرنیا مواجه می شویم. جایی که او را میان اعضای خانواده اش و در محاصره ی پرتره ی آهنگسازان برجست های که تحسینشان می کند، مشاهده می کنیم. همراه با شاگردش ایرادات نتهای نوشته شده اش را رفع میکند و پشت پیانو می نشیند و ریتم برخی آهنگ ها را می گیرد و می نوازد. قسمت اعظم مستند را گفت و گوهای فرد پشت دوربین با استراوینسکی و شاگردش شکل می دهد. صحبت هایی که موضوع مشخصی ندارند و تنها در همان لحظه و از میان حرف های زده شده، جریان پیدا می کنند و به انتهای خاصی نمی رسند. او در میان حرف هایش به این اشاره می کند که تفکر و حتی سلیقه ی موسیقیایی اش از گذشته تا کنون چقدر دچار تغییر شده و به این باور رسیده که هر خلاقیتی با صدمه زدن به چیزی شکل میگیرد. وی اشاره می کند که دلیل تراشی های منتقدین آن قدر برایش جدی نیستند و ترجیح میدهد که وقتش را صرف خلق کردن موسیقی بکند تا شنیدنش. این فیلم که پر است از نماهای نزدیک و بسته از چهره ی او و دست هایش ، نماهای ساده ی از پیش تعیین نشده، تکان های مکرر دوربین و ورود و خروج افراد به داخل کادر لحظات را همان گونه که هستند، پیش چشمان ما نمایش می دهد. بخش دیگری از آن را نیز سفر استراوینسک به لندن تشکیل می دهد و گپ و گفت هایش با خبرنگاران و آشنایان و کار با اعضای ارکستر. مستند تصویری کامل از این آهنگساز برجسته به ما ارائه نمی دهد اما بخش هایی کوتاه که پر از زندگی و جنبوجوش هستند را در اختیارمان می گذارد. تصاویر صمیمی ای که شاید کمتر دیده شوند؛ مواجه های نسبتاً کوتاه با خلوص زندگی شخصی هنرمند پشت چهره ی شناخته شده اش.
پی نوشت: این مطلب پیش تر در شماره ی ۴۴۲ هفته نامه ی جهان سینما به چاپ رسیده است.