صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

یادداشت‌های من درباره‌ی زندگی، ادبیات، سینما و تئاتر

صید نهنگ در شط

گمان‌کردن، رویا دیدن و نوشتن

اگر بخواهم خودم را تعریف کنم، مختصرش می‌شود این‌ها:

- قصه‌ساز
- من گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر
-زن‌کودکِ عاشقِ جان به بهار آغشته
- ریشه‌ای در خواب خاک‌های متبرک
- پهلو به پهلوی خیل نهنگ‌های جوان غوطه می‌خورم
- غلامِ خانه‌های روشن
- دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات داستانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
-فارغ از تحصیل دوره‌ی کامل فیلم‌نامه‌نویسی از خانه‌ی بین‌الملل بامداد
- می‌نویسم؛ چون هیچ کاری رو به اندازه‌ی نوشتن نه بلدم و نه عاشق

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چهره پنهان حرف» ثبت شده است


این که ما آزادیم در زندگی تصویرها و تصورهامان، غیر واقعی را واقع کنیم، و یک نبودی را بود بدانیم و در این آزادی هم برای خود حد نمی‌شناسیم، هربار که از یک نیست، هست می‌سازیم، معرفتی را برای خود ذخیره کرده‌ایم که معرفت همگانی و عمومی نیست، حاصل فعالیت‌های ذهنی ما و بنابراین جزو دارایی و اموال ماست. به مایملک شاعر می‌ماند. آنِ اوست و برای او یک آن است. او آزاد است که با معرفت شخصی مکتسب( و دستاورد خود) هر رفتاری بخواهد بکند.
(چهره‌ی پنهان حرف، حقیقت محجوب، یدالله رویایی )
‌ ‌
پ.ن: برای آنانی که عزیزمان بودند یا هستند و در گوشه‌ی ذهنمان زنده‌اند آن‌گونه که ما خواسته‌ایم نه آن‌گونه که خودشان تیشه برداشته‌اند به شکستن هیئت شکوهمندشان دربرابر دیدگان ما.
و برای شکلی از وطن که آنِ ماست... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۸ ، ۱۱:۵۸
فاطمه محمدبیگی